شهید محمد رضا گودرزی در خانواده ای مذهبی در روستای دهگاه

از توابع شهرستان بروجرد که دارای مردمانی مذهبی است،در خانه ای دیده به

جهان گشود که محل رفت و آمد روحانیون بنام از جمله آیت ا...بروجردی

و آیت ا...نجفی و دیگر روحانیون بود،و در چنین خانواده ای با ایمان تربیت شد.

دوران ابتدایی را در این روستا به پایان رسانید و جهت ادامه تحصیل راهی شهر بروجرد گردید.

بعد از پایان دوره ی دبیرستان علی رغم قصد ادامه تحصیل در دانشگاه

به فرمان حضرت امام(ره) به جبهه اعزام شد و به عضویت سپاه پاسداران در آمد ودر

عملیاتهای زیادی با رشادت به نبرد با دشمنان اسلام پرداخت و از کیان اسلام پاسداری نمود.

این فرمانده دلیر در جواب پدر خود که می گفت:فرزندم سعی کن به درست نیز ادامه دهی،

چنین می گفت که تمام زنان ودختران ایران نوامیس ما هستند و تا زنده هستم

باید در مقابل دشمن بایستم و از قرآن و دین اسلام و ناموس این مملکت پاسداری

نمایم.این شهید زمانیکه در جبهه بود سعی می کرد نامه هایی به استادان خود بنویسد

و از آنها که چنین شاگردانی تربیت می کنند قدردانی نماید و آنها را به وظیفه دینی و اخلاقی

بیشتر آشنا کند.شهید محمد رضا گودرزی بالاخره در سال 1365در عملیات حاج عمران به شهادت رسید

و چون مفقودالاثر بود بعد از 11 سال استخوانهای مطهرش

به همراه پلاک وی را پیدا کرده و در بهشت شهدای شهرستان بروجرد

     به خاک سپردند.امید است همه ما رهروان خوبی برای چنین شهیدانی باشیم. 

 شهید حاج جواد آزما در شهرستان بروجرد چشم به جهان گشود . وی در خانواده مذهبی پرورش یافت

و با الهام از طریقت مذهبی مراحل سیر و سلوک را پشت سر نهاد و توفیق عظیم حج را به جان و دل خریدار شد

، موسم حج با حاجیان ابراهیمی ردای احرام پوشید و در خانه خدا عهد و پیمانی بست که خود خدا او را از

زمره بندگان شایسته ای قرار داد تا عهد و پیمان را تمام و کمال به جای آورد و آن عهد جز رسیدن به محبوب نبود

که در داستان شهادت خلاصه می شد و سرانجام در 30 اردیبهشت ماه سال

1365 در منطقه عملیاتی حاج عمران به شهادت رسید .

و این شهید از جمله شهدایی بود که پیکر نازنینش سالیان سال بر دشتهای تفتیده میهمان بود .

در آخر با ذکر جمله ای از وصیتنامه اش یادش را گرامی می داریم .   

«ما مثل کوه هستیم و به ندای امام لبیک می گوییم و برای خود بهانه جویی نمی کنیم »

                                           شهید حامد آزما در خانواده ای مذهبی وانقلابی چشم به جهان گشود .

در همان اوان کودکی به همراه پدر بزرگوارش که از قشر فرهنگیان جامعه می باشد ،

در مساجد و اجلاس ائمه اطهار شرکت می کرد که باعث پایدار شدن عشق به اهل البیت(ع)

در دل این شهید شد . در کنار فعالیت های مذهبی اش هیچگاه از درس و بحث خود غافل نمی شد

به گونه ای که دوران ابتدایی را با نمرات عالی به پایان رسانید . و در دوران راهنمایی بود که جذب پایگاه محله شد .

اشتیاق او به اعزام مناطق جنگی وصف ناپذیر بود اما به علت سن کم او سپاه اجازه نمیداد که حامد به جبهه برود تا اینکه در

سن 14 سالگی به عنوان رزمنده بسیجی ردای رزم را برتن کرد . شهید حامد آزما در چندین

عملیات از ناحیه گردن ، پاها ، چشم و دست مجروح شد اما چون درس آموخته امام حسین(ع) و

حضرت زینب(س) بود ، واژه صبر را چه زیبا معنا کرد که بارزترین ویژگی شهید به حساب می آمد

وآخرین سمت پر افتخار این شهید فرماندهی گروهان ویژه آتشبار و تخریب تیپ انصار الحسین(ع)

همدان بود . و سرانجام در سن 19 سالگی در مورخ 29/10/65 در منطقه

عملیاتی شلمچه(کربلای 5) به درجه رفیع شهادت نائل شد . 

 شهید شکرخدا کاوند در روستای دره صیدی از توابع بروجرد در خانواده مستضعف به دنیا آمد

از دوران کودکی به همراه پدرش به کشاورزی مشغول بود و در کنار کار به علت نبود مدرسه در

روستا در مکتب خانه شروع به درس خواندن و یادگیری قرآن و مسائل اسلامی پرداخت .

این شهید بزرگوار در هنگام پیروزی انقلاب اسلامی در تهران به سر می برد و در مراسمات

و سخنرانی ها شرکت می جست و ونیز در گرفتن پادگانهای نظامی به همراه برادرش شرکت داشت

که در این رابطه چندین بار هدف گلوله قرار می گیرد ولی جان سالم بسر می برد همچنین به

علت در گیری زیاد با منافقین مورد آزار و اذیت آنان قرار گرفت پس از شروع جنگ تحمیلی

به امر امامش که فرمودند «همه در این جنگ شرکت نمایند و ریشه صدامیان را بکنند»                                                       

لبیک گفت و پس از ثبت نام در بسیج به جبهه اعزام شد و بعد از چندین بار مجروحیت سرانجام به

علت اصابت گلوله به سرش به بیمارستان انتقال داده می شود و در همانجا به درجه رفیع شهادت نائل می شود .

قسمتی از وصیت نامه شهید « راهی که من انتخاب کرده ام بهترین راه نجات انسان های

محروم است، ما اگر بخواهیم دست روی دست بگذاریم و حرکتی از خود نشان ندهیم دشمن

آخرین قطره خون پاک و شریف انسانی ما را می خورد و همه فضائل اخلاقی معنوی ما را نابود می کند .»